معنی فارسی have one's day in court
B2فرصت پیدا کردن برای دفاع از خود در یک موقعیت قانونی.
To have the opportunity to present one's case in front of a judge.
- IDIOM
example
معنی(example):
همه حق دارند که یک روز در دادگاه حضور داشته باشند.
مثال:
Everyone deserves to have their day in court.
معنی(example):
او پس از سالها انتظار بالاخره روزش را در دادگاه داشت.
مثال:
She finally had her day in court after years of waiting.
معنی فارسی کلمه have one's day in court
:فرصت پیدا کردن برای دفاع از خود در یک موقعیت قانونی.