معنی فارسی have one's uses

B1

داشتن کاربرد، به معنای اینکه چیزی حتی اگر به نظر بیاید که بی‌فایده است، ممکن است در موقعیتی خاص مفید باشد.

Refers to the idea that something may have practical applications, even if it's not immediately obvious.

example
معنی(example):

این ابزار قدیمی کاربردهایی دارد.

مثال:

This old tool has its uses.

معنی(example):

حتی یک ساعت شکسته هم کاربردهایی دارد.

مثال:

Even a broken clock has its uses.

معنی فارسی کلمه have one's uses

:

داشتن کاربرد، به معنای اینکه چیزی حتی اگر به نظر بیاید که بی‌فایده است، ممکن است در موقعیتی خاص مفید باشد.