معنی فارسی have one's wits about one

B1

داشتن هوشیاری و آمادگی برای مواجهه با چالش‌ها و موقعیت‌های دشوار.

To be alert and able to think clearly in difficult situations.

verb
معنی(verb):

To remain calm, composed, focused, or aware.

example
معنی(example):

شما باید در یک شهر شلوغ هوشیار باشید.

مثال:

You need to have your wits about you in a busy city.

معنی(example):

او در حالی که معما را حل می‌کرد، هوشیار بود.

مثال:

He had his wits about him while solving the puzzle.

معنی فارسی کلمه have one's wits about one

:

داشتن هوشیاری و آمادگی برای مواجهه با چالش‌ها و موقعیت‌های دشوار.