معنی فارسی havier

B1

حالت سنگین‌تر یا محکم‌تر شدن در مقایسه با حالت قبلی.

To become heavier or more weighty.

example
معنی(example):

او احساس سنگینی بیشتری می‌کرد وقتی که روز پیش می‌رفت.

مثال:

She was feeling havier as the day went on.

معنی(example):

کوله‌پشتی او با هر کتابی که اضافه می‌کرد سنگین‌تر می‌شد.

مثال:

His backpack was getting havier with each book he added.

معنی فارسی کلمه havier

: معنی havier به فارسی

حالت سنگین‌تر یا محکم‌تر شدن در مقایسه با حالت قبلی.