معنی فارسی havingness

B2

وضعیت یا حالت داشتن یا مالکیت چیزی.

The state of possessing something.

example
معنی(example):

داشتن در روابط می‌تواند حس امنیتی را ایجاد کند.

مثال:

Havingness in relationships can create a sense of security.

معنی(example):

داشتن دارایی‌های مادی اغلب بیش از حد ارزیابی می‌شود.

مثال:

The havingness of material possessions is often overrated.

معنی فارسی کلمه havingness

: معنی havingness به فارسی

وضعیت یا حالت داشتن یا مالکیت چیزی.