معنی فارسی headgates
B1دروازههای متعدد که به کنترل و مدیریت جریان آب در سیستمهای آبیاری میپردازند.
Multiple gates at the beginning of a water system that manage the flow of water to irrigated areas.
- NOUN
example
معنی(example):
دروازههای سر برای مدیریت تامین آب به مزارع ضروری هستند.
مثال:
The headgates are essential for managing the water supply to the fields.
معنی(example):
کشاورزان دروازههای سر را بررسی کردند تا مطمئن شوند آبیاری مؤثر است.
مثال:
Farmers checked the headgates to make sure the irrigation was effective.
معنی فارسی کلمه headgates
:
دروازههای متعدد که به کنترل و مدیریت جریان آب در سیستمهای آبیاری میپردازند.