معنی فارسی headle

B1

هدایت کردن، راه را نشان دادن یا پیش بردن در یک مسیر خاص.

To guide or direct, especially through a specific course or path.

example
معنی(example):

او برنامه‌ریزی کرد تا از طریق جنگل ضخیم پیش برود.

مثال:

He planned to headle his way through the thick jungle.

معنی(example):

هدل به معنای هدایت یا جهت‌گیری یک مسیر است.

مثال:

To headle means to guide or direct a path.

معنی فارسی کلمه headle

: معنی headle به فارسی

هدایت کردن، راه را نشان دادن یا پیش بردن در یک مسیر خاص.