معنی فارسی heavenliest

B1

بهشتی‌ترین، زیباترین و دلپذیرترین.

Most heavenly; characterized by exceptional beauty or bliss.

example
معنی(example):

باغ زیباترین جایی بود که تا به حال دیده بودم.

مثال:

The garden was the heavenliest place I had ever seen.

معنی(example):

لبخند او زیباترین منظره برای او بود.

مثال:

Her smile was the heavenliest sight for him.

معنی فارسی کلمه heavenliest

: معنی heavenliest به فارسی

بهشتی‌ترین، زیباترین و دلپذیرترین.