معنی فارسی heavenlike
B1مانند بهشت، با ویژگیهای مشابه بهشت.
Resembling heaven; having qualities that evoke a sense of paradise.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظره از بالای کوه به شکلی بهشتی احساس میشد.
مثال:
The view from the mountaintop felt heavenlike.
معنی(example):
مهماننوازی آنها بهشتی بود و همه را در خانه احساس کردند.
مثال:
Their hospitality was heavenlike, making everyone feel at home.
معنی فارسی کلمه heavenlike
:
مانند بهشت، با ویژگیهای مشابه بهشت.