معنی فارسی hiddenmost
B1پنهانترین، به معنای عمیقترین و دور از دیده، که به طور خاص در مورد مکانها یا حقایق استفاده میشود.
Most concealed or obscured; not visible or easily discovered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عمیقترین نقاط پنهان دریا هنوز کشف نشدهاند.
مثال:
The hiddenmost depths of the ocean are still unexplored.
معنی(example):
عمیقترین رازهای گذشته میتوانند آینده ما را شکل دهند.
مثال:
The hiddenmost secrets of the past can shape our future.
معنی فارسی کلمه hiddenmost
:
پنهانترین، به معنای عمیقترین و دور از دیده، که به طور خاص در مورد مکانها یا حقایق استفاده میشود.