معنی فارسی hiddenness
B1پنهان بودن، کیفیت یا حالتی که در آن چیزی قابل مشاهده یا درک نیست.
The state of being concealed or not easily perceptible.
- NOUN
example
معنی(example):
پنهان بودن احساسات او باعث شد تا او نتواند او را درک کند.
مثال:
The hiddenness of her feelings made it hard for him to understand her.
معنی(example):
در پنهان بودن طبیعت، شگفتیهای بسیاری منتظر کشف هستند.
مثال:
In the hiddenness of nature, many wonders await discovery.
معنی فارسی کلمه hiddenness
:
پنهان بودن، کیفیت یا حالتی که در آن چیزی قابل مشاهده یا درک نیست.