معنی فارسی hightails
B1به سرعت فرار کردن یا خارج شدن، بهخصوص وقتی که شرایط خطرناک یا ناامیدکنندهای پیش میآید.
To leave quickly, especially in an urgent or hasty manner.
- verb
verb
معنی(verb):
(usually transitive) To move at full speed, especially in retreat.
مثال:
As soon as she arrived, I hightailed out of there.
example
معنی(example):
کودکان وقتی شروع به باریدن میکند، با سرعت به خانه میدوند.
مثال:
The kids hightails it home when it starts to rain.
معنی(example):
او به محض اینکه خبر را میشنود، با سرعت از مهمانی خارج میشود.
مثال:
He hightails it out of the party as soon as he hears the news.
معنی فارسی کلمه hightails
:
به سرعت فرار کردن یا خارج شدن، بهخصوص وقتی که شرایط خطرناک یا ناامیدکنندهای پیش میآید.