معنی فارسی hillocky
B1دارای تپهها و تودههای کوچک خاک.
Having or characterized by small hills or mounds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه تپهای رکاب زدن با دوچرخه را سخت کرد.
مثال:
The hillocky terrain made it difficult to ride a bike.
معنی(example):
آنها از پیادهروی در پارک تپهای لذت میبردند.
مثال:
They enjoyed walking in the hillocky park.
معنی فارسی کلمه hillocky
:
دارای تپهها و تودههای کوچک خاک.