معنی فارسی hilloed

B1

فعل به معنای انجام فعالیتی در پارک یا فضای سبز.

To spend time playfully in a landscape filled with greenery.

example
معنی(example):

کودک در باغ در حالی که خورشید می‌تابید، هیلویید.

مثال:

The child hilloed in the garden as the sun shone.

معنی(example):

او در حین چیدن گل‌ها به شادی هیلویید.

مثال:

She hilloed happily while picking flowers.

معنی فارسی کلمه hilloed

: معنی hilloed به فارسی

فعل به معنای انجام فعالیتی در پارک یا فضای سبز.