معنی فارسی holland
B1منطقهای در کشور هلند که به خاطر آب و هوای خوب و زیباییهای طبیعی آن شناخته شده است.
A region in the Netherlands famous for its scenic beauty and cultural significance.
- noun
noun
معنی(noun):
A type of linen cloth, originally from Holland.
example
معنی(example):
هلند به خاطر مزارع زیباي لیلیوم خود معروف است.
مثال:
Holland is known for its beautiful tulip fields.
معنی(example):
میخواهم در تابستان به هلند سفر کنم.
مثال:
I want to visit Holland during the summer.
معنی فارسی کلمه holland
:
منطقهای در کشور هلند که به خاطر آب و هوای خوب و زیباییهای طبیعی آن شناخته شده است.