معنی فارسی honeymoonstruck
B1احساس شادی و عشق شدید که معمولاً پس از ازدواج و در دوران عروسی تجربه میشود.
Experiencing overwhelming joy and love typically felt by newlyweds during their honeymoon.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از گذراندن یک هفته در سواحل، آنها عاشق و خوشحال بودند.
مثال:
They were honeymoonstruck after spending a week on the beach.
معنی(example):
با احساس عشق و خوشحالی، آنها برنامهریزی کردند که برای همیشه با هم بمانند.
مثال:
Feeling honeymoonstruck, they planned to stay together forever.
معنی فارسی کلمه honeymoonstruck
:
احساس شادی و عشق شدید که معمولاً پس از ازدواج و در دوران عروسی تجربه میشود.