معنی فارسی honeymouthed
B1سبک یا نحوه صحبت کردن که نشاندهنده عشق و محبت است.
Describing a sweet or affectionate way of speaking, often filled with love.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با لحنی شیرین و عاشقانه صحبت کرد که همه را خوشحال کرد.
مثال:
He spoke with a honeymouthed tone, making everyone smile.
معنی(example):
کلمات شیرین او دل او را ذوب کرد.
مثال:
Her honeymouthed words melted his heart.
معنی فارسی کلمه honeymouthed
:
سبک یا نحوه صحبت کردن که نشاندهنده عشق و محبت است.