معنی فارسی hoofrot

B1

بیماری عفونی که موجب فساد یا خرابی سم در حیوانات می‌شود.

A disease causing decay or infection of the hoof in animals, particularly in livestock

example
معنی(example):

شکاف سم می‌تواند باعث درد شدید در حیوانات شود.

مثال:

Hoofrot can cause severe pain in animals.

معنی(example):

کشاورزان باید به نشانه‌های شکاف سم در دام‌های خود توجه کنند.

مثال:

Farmers must watch for signs of hoofrot in their cattle.

معنی فارسی کلمه hoofrot

: معنی hoofrot به فارسی

بیماری عفونی که موجب فساد یا خرابی سم در حیوانات می‌شود.