معنی فارسی hornswoggle
B1 /ˈhɔɹn.swɑ.ɡəl/فریب دادن یا گول زدن دیگران با ترفندهای متقلبانه.
To cheat or deceive someone.
- verb
verb
معنی(verb):
To deceive or trick.
مثال:
Don't let them hornswoggle you into buying anything you don't need.
example
معنی(example):
او سعی کرد دوستانش را در بازی فریب دهد.
مثال:
He tried to hornswoggle his friends in the game.
معنی(example):
ای کاش اجازه ندهید او شما را با حقههایش فریب دهد.
مثال:
Don't let him hornswoggle you with his tricks.
معنی فارسی کلمه hornswoggle
:
فریب دادن یا گول زدن دیگران با ترفندهای متقلبانه.