معنی فارسی hornworm
B1کرم شاخدار، نوعی کرم بزرگ که معمولاً در باغ‌ها یافت می‌شود و به پروانه تبدیل می‌شود.
A type of large caterpillar that eventually becomes a moth.
- noun
noun
معنی(noun):
A caterpillar of a hawk moth that has a hornlike tail process.
معنی(noun):
Some moths in the genus Manduca of the hawk moth family Sphingidae.
example
معنی(example):
یک کرم شاخدار می‌تواند به یک پروانه تبدیل شود.
مثال:
A hornworm can become a moth.
معنی(example):
باغ پر از کرم‌های شاخدار است.
مثال:
The garden is full of hornworms.
معنی فارسی کلمه hornworm
:
کرم شاخدار، نوعی کرم بزرگ که معمولاً در باغ‌ها یافت می‌شود و به پروانه تبدیل می‌شود.
