معنی فارسی housewarmer
B1دستگاهی یا وسیلهای برای افزایش دما و راحتی در خانه.
A device or method used to provide warmth and comfort in a home.
- NOUN
example
معنی(example):
گرمکننده خانه در ماههای سرد راحتی فراهم کرد.
مثال:
The housewarmer provided comfort during the cold months.
معنی(example):
گرمکننده خانه به حفظ جوی دنج کمک کرد.
مثال:
The housewarmer helped maintain a cozy atmosphere.
معنی فارسی کلمه housewarmer
:
دستگاهی یا وسیلهای برای افزایش دما و راحتی در خانه.