معنی فارسی hullaballoos

B2

شلوغی‌ها یا سر و صدای بی‌قاعده و هیاهو که معمولا در جمع‌های بزرگ یا رویدادها ایجاد می‌شود.

Loud and confused noise; commotion.

example
معنی(example):

کودکان در زمین بازی شلوغی به پا کردند.

مثال:

The children created hullaballoos at the playground.

معنی(example):

در طول رویداد، صداهای زیادی از شلوغی شنیده شد.

مثال:

During the event, many hullaballoos were heard.

معنی فارسی کلمه hullaballoos

: معنی hullaballoos به فارسی

شلوغی‌ها یا سر و صدای بی‌قاعده و هیاهو که معمولا در جمع‌های بزرگ یا رویدادها ایجاد می‌شود.