معنی فارسی hulkingness
B1حالت بزرگ و سنگین بودن، که ممکن است احساس خشم یا ترس ایجاد کند.
The state or quality of being hulking or massive.
- NOUN
example
معنی(example):
حالت بزرگ و سنگین او رقبا را ترساند.
مثال:
His hulkingness intimidated his opponents.
معنی(example):
حالت بزرگ و سنگین مجسمه باعث شگفتی و تعجب شد.
مثال:
The hulkingness of the statue was awe-inspiring.
معنی فارسی کلمه hulkingness
:
حالت بزرگ و سنگین بودن، که ممکن است احساس خشم یا ترس ایجاد کند.