معنی فارسی hullaballoo
B2سر و صدا و هیاهوی بیهدف و نگرانی عمومی، ممکن است به عنوان ناشی از شور و حرارت یا تنش باشد.
A commotion or uproar; noisy excitement.
- NOUN
example
معنی(example):
در طول جشنواره، در خیابانها شلوغی رخ داد.
مثال:
There was a hullaballoo in the streets during the festival.
معنی(example):
شلوغی کنسرت بسیار بلند بود.
مثال:
The hullaballoo at the concert was quite loud.
معنی فارسی کلمه hullaballoo
:
سر و صدا و هیاهوی بیهدف و نگرانی عمومی، ممکن است به عنوان ناشی از شور و حرارت یا تنش باشد.