معنی فارسی humbo
B1همبو، واژهای غیررسمی برای توصیف فردی که در جمع دوستانه عموماً پذیرفتنی است.
A light-hearted term used among friends to refer to someone mildly foolish or silly.
- NOUN
example
معنی(example):
واژه 'همبو' معمولاً در شوخیهای دوستانه استفاده میشود.
مثال:
The humbo is a term often used in friendly banter.
معنی(example):
در طول بحثهای بازیگوشانه آنها او را همبو نامیدند.
مثال:
They called him a humbo during their playful arguments.
معنی فارسی کلمه humbo
:
همبو، واژهای غیررسمی برای توصیف فردی که در جمع دوستانه عموماً پذیرفتنی است.