معنی فارسی hunterlike

B2

به صفات یا رفتارهایی اشاره دارد که به شکارچیان نسبت داده می‌شود.

Resembling or characteristic of a hunter.

example
معنی(example):

او احساس شگفت‌انگیز شکارچیانه‌ای از اینکه کجا می‌تواند حیوانات را پیدا کند، داشت.

مثال:

He had a hunterlike intuition about where to find game.

معنی(example):

حرکات او شکارچیانه بود، آرام و عمدی.

مثال:

Her movements were hunterlike, quiet and deliberate.

معنی فارسی کلمه hunterlike

: معنی hunterlike به فارسی

به صفات یا رفتارهایی اشاره دارد که به شکارچیان نسبت داده می‌شود.