معنی فارسی huvelyk
B1واحد اندازهگیری طول، معادل تقریباً ۲.۵ سانتیمتر.
A unit of measurement equivalent to approximately 2.5 centimeters.
- NOUN
example
معنی(example):
او میز را با انگشتان اندازهگیری کرد تا مطمئن شود که جا میشود.
مثال:
He measured the table in huvelyk to ensure it would fit.
معنی(example):
یک انگشتان برای اندازهگیری اشیا کوچک مفید است.
مثال:
A huvelyk is a useful measurement for small items.
معنی فارسی کلمه huvelyk
:
واحد اندازهگیری طول، معادل تقریباً ۲.۵ سانتیمتر.