معنی فارسی huxleian
C1مربوط به نویسنده آلدوس هاکسلی و دیدگاههای انتقادی او نسبت به جامعه.
Relating to or characteristic of Aldous Huxley, especially in his critical view of society.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
انتقاد هاکسلیایی او از سیستم بسیار بصیرتآمیز بود.
مثال:
Her huxleian critique of the system was quite insightful.
معنی(example):
او به مساله با یک دیدگاه هاکسلیایی نزدیک شد و از هنجارهای جامعه سؤال کرد.
مثال:
He approached the issue with a huxleian perspective, questioning society's norms.
معنی فارسی کلمه huxleian
:
مربوط به نویسنده آلدوس هاکسلی و دیدگاههای انتقادی او نسبت به جامعه.