معنی فارسی huxter
B1کسی که کالاها یا خدمات را به صورت غیررسمی میفروشد، معمولاً در بازارهای محلی.
A person who sells goods, usually in a casual or informal manner.
- NOUN
example
معنی(example):
دلال هر شنبه کالاهای خود را در بازار میفروخت.
مثال:
The huxter sold his goods at the market every Sunday.
معنی(example):
او زمانی که تلاش کرد آثار هنریاش را به غریبهها بفروشد، احساس میکرد مثل یک دلال است.
مثال:
She felt like a huxter when she tried to sell her art to strangers.
معنی فارسی کلمه huxter
:
کسی که کالاها یا خدمات را به صورت غیررسمی میفروشد، معمولاً در بازارهای محلی.