معنی فارسی ic
B1IC مخفف مدار مجتمع است که در الکترونیک استفاده میشود.
A set of electronic circuits on a small chip.
- NOUN
example
معنی(example):
IC به معنای مدار مجتمع است.
مثال:
IC stands for integrated circuit.
معنی(example):
مهندس بر روی طراحی IC کار کرد.
مثال:
The engineer worked on the IC design.
معنی فارسی کلمه ic
:
IC مخفف مدار مجتمع است که در الکترونیک استفاده میشود.