معنی فارسی i/c
B1مخفف گیرنده و فرستنده، در دیپلماسی به ارتباطات رسمی اشاره دارد.
Short for 'in charge'; often used in contexts of responsibility or oversight.
- OTHER
example
معنی(example):
ما باید I/C را بررسی کنیم.
مثال:
We will need to check the I/C.
معنی(example):
I/C برای این فرآیند ضروری است.
مثال:
The I/C is necessary for the process.
معنی فارسی کلمه i/c
:مخفف گیرنده و فرستنده، در دیپلماسی به ارتباطات رسمی اشاره دارد.