معنی فارسی ice hockey

B2

ورزشی که در آن دو تیم روی یخ به تهاجم و دفاع می‌پردازند.

A sport played on ice, where two teams try to score by hitting a puck into the opponent's goal.

noun
معنی(noun):

A form of hockey played on an ice rink with a puck, rather than a ball.

example
معنی(example):

هاکی روی یخ یک ورزش محبوب در کانادا است.

مثال:

Ice hockey is a popular sport in Canada.

معنی(example):

او هر آخر هفته هاکی روی یخ بازی می‌کند.

مثال:

He plays ice hockey every weekend.

معنی فارسی کلمه ice hockey

: معنی ice hockey به فارسی

ورزشی که در آن دو تیم روی یخ به تهاجم و دفاع می‌پردازند.