معنی فارسی icefished
B1به معنای این است که در گذشته برای شکار ماهی در شرایط یخی اقدام شده است.
Past tense of ice-fish, indicating that the activity was carried out previously.
- verb
verb
معنی(verb):
To fish through a hole cut into ice.
example
معنی(example):
او آخر هفته گذشته ماهیگیری یخی کرد و چند ماهی بزرگ برداشت.
مثال:
She icefished last weekend and caught several large fish.
معنی(example):
سال گذشته او برای اولین بار با خانوادهاش ماهیگیری یخی کرد.
مثال:
Last year, he icefished with his family for the first time.
معنی فارسی کلمه icefished
:
به معنای این است که در گذشته برای شکار ماهی در شرایط یخی اقدام شده است.