معنی فارسی iceland spar
B2معدنی شفاف و بیرنگ که خاصیت دوپیکرهای دارد.
A clear crystal that exhibits double refraction.
- NOUN
example
معنی(example):
خالص ایسلندی یک ماده معدنی شفاف است.
مثال:
Iceland spar is a transparent mineral.
معنی(example):
ما از خالص ایسلندی برای پروژه علمی خود استفاده کردیم.
مثال:
We used Iceland spar for our science project.
معنی فارسی کلمه iceland spar
:
معدنی شفاف و بیرنگ که خاصیت دوپیکرهای دارد.