معنی فارسی icy-cold

B2

یخی سرد، به معنای بسیار سرد و بی‌احساس.

Extremely cold; often used to describe temperatures or demeanor.

example
معنی(example):

در زمستان، آب یخی بود.

مثال:

The water was icy-cold in the winter.

معنی(example):

او به من نگاهی یخ‌زننده داد.

مثال:

She gave me an icy-cold stare.

معنی فارسی کلمه icy-cold

: معنی icy-cold به فارسی

یخی سرد، به معنای بسیار سرد و بی‌احساس.