معنی فارسی idealless

B1

بدون ایده یا آرمان، جایی که اصول یا قوانین ایده‌آل وجود ندارد.

Lacking ideals or principles; devoid of guiding beliefs or aspirations.

example
معنی(example):

جامعه بدون ایده، از نظر دیدگاه و الهام خالی بود.

مثال:

The idealless society lacked vision and inspiration.

معنی(example):

او در دنیایی بدون ایده احساس گم‌شدگی می‌کرد.

مثال:

She felt lost in an idealless world.

معنی فارسی کلمه idealless

: معنی idealless به فارسی

بدون ایده یا آرمان، جایی که اصول یا قوانین ایده‌آل وجود ندارد.