معنی فارسی idealogy
B1مجموعهای از باورها و ایدهها که نمایانگر یک سیستم فکری یا سیاسی است.
A system of ideas and ideals, especially one that forms the basis of economic or political theory and policy.
- NOUN
example
معنی(example):
ایدئولوژی او بر دیدگاههای سیاسیاش تأثیر گذاشت.
مثال:
Her ideology shaped her political views.
معنی(example):
هر ایدئولوژی نقاط قوت و ضعف خود را دارد.
مثال:
Every ideology has its strengths and weaknesses.
معنی فارسی کلمه idealogy
:
مجموعهای از باورها و ایدهها که نمایانگر یک سیستم فکری یا سیاسی است.