معنی فارسی idleset

B1

تنظیمات یا شرایطی که موجب بی‌کاری یا عدم تحرک می‌شوند.

A state in which something is set to be non-operational or inactive.

example
معنی(example):

تنظیمات بی‌کار تجهیزات باعث تأخیر در تولید شد.

مثال:

The idleset of the equipment caused delays in production.

معنی(example):

تنظیمات بی‌کار می‌توانند پیشرفت یک پروژه را مختل کنند.

مثال:

An idleset can hinder the progress of a project.

معنی فارسی کلمه idleset

: معنی idleset به فارسی

تنظیمات یا شرایطی که موجب بی‌کاری یا عدم تحرک می‌شوند.