معنی فارسی ignipuncture
B1به معنای استفاده از آتش برای جراحی یا تغییر در بافتها.
The use of fire in surgical practices to cut or cauterize tissue.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند آتشسوزی در جراحیهای پیشرفته استفاده میشود.
مثال:
The process of ignipuncture is used in advanced surgery.
معنی(example):
با استفاده از آتشسوزی، جراحان میتوانند به دقت آسیب بافت را مدیریت کنند.
مثال:
With ignipuncture, surgeons can carefully manage tissue damage.
معنی فارسی کلمه ignipuncture
:
به معنای استفاده از آتش برای جراحی یا تغییر در بافتها.