معنی فارسی ignigenous
B1به معنای مربوط به یا ناشی از آتش، معمولاً در زمینشناسی به کار میرود.
Related to or derived from fire, especially in geological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگهای آتشین از فعالیتهای آتشفشانی تشکیل میشوند.
مثال:
The ignigenous rocks are formed from volcanic activity.
معنی(example):
زمینشناسان سنگهای آتشین را برای درک تاریخ زمین مطالعه میکنند.
مثال:
Geologists study ignigenous formations to understand Earth's history.
معنی فارسی کلمه ignigenous
:
به معنای مربوط به یا ناشی از آتش، معمولاً در زمینشناسی به کار میرود.