معنی فارسی illegalness

B1

وضعیتی که بر اساس قوانین موجود، عملی غیرقانونی شناخته می‌شود.

The quality or state of being illegal.

example
معنی(example):

غیرقانونی بودن این عملیات منجر به مجازات‌های شدید شد.

مثال:

The illegalness of the operation resulted in severe penalties.

معنی(example):

غیرقانونی بودن اقدامات آنها برای همه واضح بود.

مثال:

The illegalness of their actions was evident to everyone.

معنی فارسی کلمه illegalness

: معنی illegalness به فارسی

وضعیتی که بر اساس قوانین موجود، عملی غیرقانونی شناخته می‌شود.