معنی فارسی illegibility

B2

وضعیتی که خواندن یک متن یا نوشته به دلیل کیفیت نامناسب آن ممکن نیست.

The quality of being illegible; unreadability.

example
معنی(example):

غیرقابل خواندن بودن خط او باعث شد که بخواندش سخت باشد.

مثال:

The illegibility of his handwriting made it difficult to read.

معنی(example):

به دلیل غیرقابل خواندن بودن سند، مجبور شدیم با نویسنده تماس بگیریم.

مثال:

Due to the illegibility of the document, we had to contact the writer.

معنی فارسی کلمه illegibility

: معنی illegibility به فارسی

وضعیتی که خواندن یک متن یا نوشته به دلیل کیفیت نامناسب آن ممکن نیست.