معنی فارسی illegibleness
B1وضعیتی که باعث میشود یک متن یا نوشته به سختی قابل خواندن باشد.
The quality of being illegible.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل خواندن بودن متن باعث سردرگمی در میان خوانندگان شد.
مثال:
The illegibleness of the text caused confusion among readers.
معنی(example):
به خاطر غیرقابل خواندن بودن نقشه، گم شدیم.
مثال:
Because of the illegibleness of the map, we got lost.
معنی فارسی کلمه illegibleness
:
وضعیتی که باعث میشود یک متن یا نوشته به سختی قابل خواندن باشد.