معنی فارسی illimitation

B1

عدم محدودیت، وضعیتی که در آن محدودیتی وجود ندارد.

The state of being unlimited or unrestricted; having no boundaries.

example
معنی(example):

نامحدود بودن رویاهای او او را به دنبال موفقیت ترغیب کرد.

مثال:

The illimitation of her dreams inspired her to pursue success.

معنی(example):

نامحدود بودن در تفکر امکان خلاقیت بیشتر را فراهم می‌کند.

مثال:

Illimitation in thought allows for greater creativity.

معنی فارسی کلمه illimitation

: معنی illimitation به فارسی

عدم محدودیت، وضعیتی که در آن محدودیتی وجود ندارد.