معنی فارسی illinition

B1

به معنای تعریف یا توضیح در مورد یک مفهوم یا کلمه است.

The act of defining or explaining a concept.

example
معنی(example):

درک تعریف این مفهوم مدتی طول کشید.

مثال:

The illinition of the concept took a while to grasp.

معنی(example):

او با تعریف این واژه مشکل داشت تا وقتی که یک مثال واضح پیدا کرد.

مثال:

He struggled with the illinition until he found a clear example.

معنی فارسی کلمه illinition

: معنی illinition به فارسی

به معنای تعریف یا توضیح در مورد یک مفهوم یا کلمه است.