معنی فارسی illusional

B1

خیالی، گاها به وضعیت یا تصورات مربوط می‌شود که واقعی نیستند و تنها در ذهن وجود دارند.

Relating to or characterized by illusions; not real.

example
معنی(example):

باورهای او درباره اینکه یک ابرقهرمان است، خیالی است.

مثال:

His beliefs about being a superhero are illusional.

معنی(example):

دنیاهای خیالی که او خلق کرده بود، جذاب بود.

مثال:

The illusional world he created was captivating.

معنی فارسی کلمه illusional

: معنی illusional به فارسی

خیالی، گاها به وضعیت یا تصورات مربوط می‌شود که واقعی نیستند و تنها در ذهن وجود دارند.