معنی فارسی imban
B1ایمبان، نام یک مکان یا روستا.
Imban, a name of a place or village.
- OTHER
example
معنی(example):
جشنواره در ایمبان برگزار شد و بازدیدکنندگان زیادی را به خود جلب کرد.
مثال:
The festival was held in Imban, attracting many visitors.
معنی(example):
ایمبان به خاطر چشماندازهای زیبا مشهور است.
مثال:
Imban is known for its beautiful landscapes.
معنی فارسی کلمه imban
:
ایمبان، نام یک مکان یا روستا.