معنی فارسی imbecilities

B1

احمقانه‌ها، بی‌فکری‌ها یا رفتارهای احمقانه.

Plural form of imbecility; acts or statements that show foolishness.

example
معنی(example):

گزارش پر از احمقانه‌هایی بود که نمی‌توانست نادیده گرفته شود.

مثال:

The report was filled with imbecilities that could not be ignored.

معنی(example):

آنها در مورد احمقانه‌های سیاستمداران در تلویزیون بحث کردند.

مثال:

They discussed the imbecilities of politicians on TV.

معنی فارسی کلمه imbecilities

: معنی imbecilities به فارسی

احمقانه‌ها، بی‌فکری‌ها یا رفتارهای احمقانه.