معنی فارسی immeasurableness

C2

اندازه‌ناپذیری به معنای عدم توانایی در اندازه‌گیری یا ارزیابی مقدار یا قابلیت اندازه‌گیری چیزی است.

The quality of being impossible to measure or quantify.

example
معنی(example):

اندازه‌ناپذیری جهان سخت است که درک شود.

مثال:

The immeasurableness of the universe is hard to comprehend.

معنی(example):

عشق او به نظر می‌رسید که اندازه‌ناپذیری غیرقابل مقایسه‌ای دارد.

مثال:

Her love seemed to have an immeasurableness that was unparalleled.

معنی فارسی کلمه immeasurableness

: معنی immeasurableness به فارسی

اندازه‌ناپذیری به معنای عدم توانایی در اندازه‌گیری یا ارزیابی مقدار یا قابلیت اندازه‌گیری چیزی است.