معنی فارسی immechanical
B1اندازهناپذیر به معنای غیرمکانیکی و مرسوم است, در زمینهای که از روشهای مکانیکی یا اتوماتیک اجتناب میشود.
Not mechanical; not following strict or standard procedures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد هنرمند اندازهناپذیر بود و بیشتر بر احساس تمرکز داشت تا ساختار.
مثال:
The artist's approach was immechanical, focusing on emotion rather than structure.
معنی(example):
در یک فرآیند غیر مکانیکی، خلاقیت بدون قوانین سخت جان میگیرد.
مثال:
In an immechanical process, creativity thrives without rigid rules.
معنی فارسی کلمه immechanical
:
اندازهناپذیر به معنای غیرمکانیکی و مرسوم است, در زمینهای که از روشهای مکانیکی یا اتوماتیک اجتناب میشود.